امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

کوچولوی من ، نفس بابا و مامان

امیرعلی ، امید مامان و بابایی

1394/4/23 0:25
نویسنده : مجید
133 بازدید
اشتراک گذاری

امیرعلی جونم سلام مامانی

الان به زور شما رو خوابوندم تا بتونم یه کم برات بنویسم ، ببخشید اگه نمیتونم زیاد برات چیزی بنویسم مامانم....سوال

اینجا پارک آبشاره... با بابایی و خاله منصوره رفتیم... عمو ایوب نبودش ، رفته شیراز ماموریت ، خاله اومده خونه ی ما...جشن

شما خیلی خاله منصوره و عمو ایوب رو دوست داری...محبت

الهی مامانی فدات بشه ، که هرجا بریم داری به اطرافت دقت میکنی...

هوراااا....یه حرکت جدید یاد گرفتی...به قول بابایی ، اسب سواری...چشمک

الهی قربون اون چشمات بشم....

قرررربون خنده هات نفسم...قه قهه

چیه؟؟؟؟ چرا تعجب کردی...متنظر

واااای ،چه گل پسری...چقدر لباست بهت میاد...ماشالا

اینو بابایی برات خریده ، از فروشگاه پروما...دستش درد نکنه...ممنون بابایی...بووووسبوس

واااای خدای من

بابایی گذاشتت روی صندلی که ازت عکس بگیری... کلی استرس به من وارد کردخسته

ایشالا زود زود روزی برسه که بتونی بشینی عزیزم....

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)